-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40724 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:27

تفاوت جوهري انقلاب اسلاميايران با سه انقلاب گذشته ايران در قرن اخير چيست؟
پاسخ به پرسش در صورتي امكان پذير است كه با واقعيت قيامهاي پيشين به گونهاي آشنا شويم.
نخستين حركت ملت قهرمان ما تقريباً در نود و دو سال قبل يعني در تاريخ 1308 هجري در حادثه تنباكو رخ داد، اين انقلاب در پي دادن امتياز يك قلم از فراوردهاي كشورمان (تنباكو) به يك شركت انگليسي بود، شاه وقت (ناصرالدين شاه) كه در آن دوره همه كاره كشور بود، امتياز خريد و فروش تنباكو را به يك شركت انگليسي در برابر يك مبلغ ناچيز داد و از اين نقطه استعمار خارجي و مداخله اجانب در امور اقتصادي آغاز گشت، افراد بيدار و روشنفكر و بالأخص قشرهاي متدين كشور، از طريق جرايد و سخنراني، عمل شاه وقت را ، تقبيح كرده و مردم را به اعتصاب دعوت كردند تا آنجا كه شكايات و طومارهايي به مرجع وقت مرحوم «ميرزاي شيرازي بزرگ» ارسال شد و از اين طريق ذهن آن مرجع از توطئهاي كه در جريان بوده آگاه گشت. فتواي مرجع وقت و اينكه استعمال تنباكو امروز به حكم محاربه با امام زمان(ع) است، تمام نقشههاي دشمن را به هم ريخت و حاكم وقت مجبور به فسخ قرار داد شد و غرامتي را پرداخت، اين مبارزه در عين احترام به گردانندگان آن چندان مؤثر نيفتاد و استعمار از در رفت و بار ديگر از پنجره بازگشت، از آن پس نقشههاي شوم استعمار يكي پس از ديگري آغاز گشت تا آنجا كه تاب ملت ايران به پايان رسيد و قياميبه نام «نظام مشروطه» در سال يك هزار و دويست و هشتاد و پنج شمسي برابر هزار و سيصد و بيست و چهار هجري قمري پي ريزي شد، در اين قيام مردم به عنوان تأسيس (عدالتخانه) سرانجام تأسيس مجلس شوراي ملي به پا خاستند و به صورت ظاهر، خواستههاي آنان جامه عمل پوشيد ولي پس از اندي استبداد زادگان كه مهرههاي استعمار و جزء تشكيلات فراموشخانه و فراماسونري بودند به كرسي هاي مجلس چسبيده و مصادر امور گشتند و استعمار چهره كريه خود را از طريق همان مستبدان به ظاهر مشروطه خواه، نشان داد و روزگار سياهي براي مردميكه در راه انقلاب دوم كشته و قربانيها داده بودند، پيش آورد.
در حالي كه اين انقلاب به دست پر توان مراجعي مانند آيت الله خراساني و آيت الله نوري و شخصيتهاي سياسي و علميبزرگي پايه گذاري شده بود نه تنها نتيجه نبخشيد بلكه نتيجه معكوس داد و مقدمات برچيده شدن دودمان (قاجار) و جانشين شدن دودماني ظالم و سفّاك و فاقد هر نوع اصالت (دودمان پهلوي) را فراهم آورد.
دودمان دوم قريب 60 سال از كودتاي 1299 تا انقلاب 22 بهمن ماه 1357 بر پهنه كشور حكومت كرد، رجال و شخصيتهاي بزرگ را به بند كشيد و هزاران انقلابي را در سياه چالها و شكنجه گاهها و زندانهاي تاريك و نمناك انداخت و گروهي را به جوخههاي اعدام سپرد.
در اثناي حكومت اين دودمان كه بندهاي استعمار بر اثر جنگهاي بين المللي دوم كميشل شده بود مردم مردم ايران به رهبري يك روحاني مجاهد، مرحوم آيت الله كاشاني و يك شخصيت ملي به نام دكتر محمد مصدق قيام شجاعانه خود را آغاز كرد تا بار ديگر آزادي را به اين كشور باز گرداند، قيام آنان به عنوان ملي كردن صنعت نفت آغاز شد و موفقيتي نسبي در اين مبارزه به دست آوردند ولي اين مبارزه نيز با كودتاي 28 مرداد 1332 در هم كوبيده شد و بار ديگر رژيم سفاك پهلوي با كمك هاي (سيا) و (موساد) بر كشور مسلط گشت، تسلطي كه تاريخ كشور نظير آن را كمتر نشان داده است و ثروت و منابع ارضي و محصولات طبيعي ايران را در اختيار امريكا قرار داد و اجانب را بر تمام كشور مسلط ساخت و آنچنان بر جان اين ملت تاخت كه بدون اغراق در تاريخ حكومت دومين فرد و آخرين فرد از اين دودمان (محمد رضا) دهها هزار نفر در نقاط مختلف كشور جام شهادت نوشيدند.
آيا تا كنون درباره علل شكست اين قيام بسان قيامهاي پيشين فكر كردهايد؟ چرا با تمام شرايطي كه در آن روز فراهم بود كودتاي ننگين 28 مرداد را به دنبال آورد.
آيا تا كنون درباره علل شكست اين سه قيام و موفقيت و پيروزي قيام چهارم، محاسباتي انجام دادهايد؟ پاسخ همه اين پرسشها يكي بيش نيست و در يك كلمه ميتوان آن را توضيح دارد و آن اينكه:
آن سه قيام پيشين، قيام بنيادي و ريشهاي نبودند در حالي كه قيام چهارم، قيام بنيادي بود و به عبارت ديگر در آن سه قيام ريشه فساد كه حكومت فردي بود، محفوظ بود و تحول و دگرگوني در شكل و صورت ظاهري آن صورت ميگرفت، در حالي كه در قيام چهارم ريشه فساد كه همان حكومت ديكتاتوري شاهنشاهي بود، قطع گرديد و انقلابي بنيادي و نظامينوين بر ويرانههاي پوسيده شاهي بنا گرديد، در آن سه قيام پيشين به خاطر مساعد نبودن شرايط، ريشه فساد قطع نميگرديد و جرثومه فساد در دل اجتماع به حال خود باقي ميماند و فقط شاخههاي آن زده ميشد. ناگفته پيدا است درخت فساد هر چند شاخههاي آن بريده شود پس از اندي پنجه بر تن جامعه ميافكند، در اين صورت همه قيامها يكي پس از ديگري از طريق مركز فساد كه عامل تسلط خارجي بر كشور بود سركوب ميگردد، در حالي كه در انقلاب چهارم ريشههاي گنديده قطع گرديد و ماده فساد قلع و قمع شد.
در اين صورت آيا ميتوان اين چهار انقلاب را يكسان شمرد؟ به طور مسلم نه.
انقلاب چهارم انقلابي مكتبي به رهبري ابر مرد قرن، شخص پرتوان آشتي ناپذير حضرت آيت الله العظميامام خميني (ره) پي ريزي گرديد. از آبان ماه 1341 شمسي، رومي جديد در كالبد كشور استعمار زده ايران دميده شد و اين جامعه در مدت هفده سال تمام با طرق مختلف و با وسايل گوناگون به فداكاري و جان بازي در راه هدف دعوت شد و خود رهبر، بسان يك رزمنده، زنداني و سپس تبعيد گرديد و فرزند عزيز خود را در اين راه از دست داد و همه خطرها را به جان خريد و سرانجام ملت با دادن متجاوز از صد هزار شهيد و معلول در 22 بهمن به پيروزي كامل نايل آمد. اين است تفاوت انقلاب اخير ايران با سه انقلاب پيشين.

: آية الله جعفر سبحاني
سيماي فرزانگان ج 1

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.